مانی
میرزاآقا عسگری مانی:مژده می دهم
تاريخ نگارش : ۲۴ بهمن ۱٣۹۶

این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:     بالاترین balatarin     دنباله donbaleh     yahoo Yahoo     delicious Delicious     facebook Facebook     twitter Twitter     google Google    

<><><>

مژده می دهم:
ایزدبانوی زمین،
تن پوشِ پیشکشی اهریمن را
از پیکر برون افکند.
سپیده ی خوشبو بر تن کنید
آنگاه
از یبایان و از دهان تاریکی برون تابند،
دانایان از غارهای دیوان برآیند
این برگ که رنگِ آبانماه دارد،
                رنگ فروردین گیرد،
این سیب، دهان تو را ببوید
این واژه از سنگ سرزَند
چون خردمندی خندان بر دندان های تو بدرخشد
پرده ی تاریک این زادبوم برباد رود
آوای کیهان بر شانه ی موجاب ها به سوی شما آید
کف دستان ‌تان بوی نوازش گیرد
روشنایی میزبان شما گردد.

مژده می دهم:
بر بالش آهنگ های خوشبو سرنهید
نورهای رهایی یافته در شهرها روان شوند
بُراده ی خورشید بر دستان‌ تان نشیند
کشتی ماه از روشنائی شما پُرشود
کفش های کهکشانی خود را بازیابید
سپهر،
چون زیباترین اندیشه دربرابرتان برهنه گردد،
افعیِ خرافه از رگ های شما بیرون خزد
تهی های سر شما با خِرَد آکنده گردد
نور، گلوی شما را از سوگ سیاه بپیراید
دوالپای دروغ از شانه هاتان فروافتد
چشمان ‌تان از جان سپردن آدمی بر دارها خوشنود نگردد
از گورها روی برتابید
به زند‌گی چهره بسایید
باران از خنده های شما رخشان شود
برف، اندوه ‌تان را بپوشاند
آن گاه
سروده های شما نیایشگاه من گردد
سرودهای من نیایش سوی شما شود

و این همه
پاره پوره های خیال باشد
اگر برایشان نروئیم، نشکوفیم، نکوشیم!






www.nevisandegan.net