مانی
شاهزاده ای که من دوست می دارم!
تاريخ نگارش : ٨ فروردين ۱٣٨۷

نظرات دیگران


نویسنده: شاهین ۱٣ دی ۱٣٨۷
عنوان: شاهزاده ای که من دوست می دارم
درود بر شما بسیار دقیق حق مطلب را اداکردید

نویسنده: آریا ۱٣ مرداد ۱٣٨۷
عنوان: دردنامه
جناب مانی عزیزممنون ومتشکرم که اینقدردردوطن داریدومثل خیلیهای دیگه وطندوستی وشرافت ملی روتوی دیسکوهاوعیاشخانه های غرب جانگذاشته ویامثل بعضی دیگه باپول رژیم کثیف آخوندهابه ایجادکانالهای ماهواره ای(منظورم تلویزیونهای کانال یک.پارس تی وی.کانال جدید.تیشک.روژه لات.کومله بخش فارسی صدای آمریکاکه دروطنپرستی آنهاشکی ندارم نیست)وسرگرم ساختن دائمی جوانان به بزن وبرقص وانحراف آنان ازمسائل سیاسی وایجاداخنلاف بین مردم واپوزیسیون مشغولندنشدید.به باربدعزیزهم بایدبگم برای کمک به ازادی کشورمان نیازی نیست به سایروطنپرستانی که مثل مانمی اندیشند توهین کنیم.پاینده بادایران.

نویسنده: Shahram ۱٣ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: پیش بسوی اتحاد ایرانیان بر علیه حکومت جهل و تاریکی
با درود بر شما مانی گرامی!
باور کنید شما در این احساس به هیچ وجه تنها نیستید!
بنده نیز این شاهزاده خیالی را در تمام سیاستمدارانمان جستجو میکنم.
به نظر بنده این ملایان بخاطر هوش و فراستشان 30 سال بر مملکت ما بیرحمانه حکومت نکردند، بلکه این 30 سال را به بیعرضه گی اپوزیسیون مدیونند.
متاسفانه اپوزیسیون ایران بعد از دست دادن بختیار و ...از عرضه یک چهره بدرد بخور عاجز بوده است. دلیل آن نیز همین نا هماهنگی در بین اپوزیسیون است که هنوز یاد نگرفته اند که باید با مخالفان خود که در ایران دارای طرفدارانی هستند به مذاکره و همکاری بپردازند. خدا را شکر همگی هم در کشورهای دموکراتیک زندگی میکنند اما هنوز از سیاستمداران این کشورها چیزی نیاموخته اند.
در ضمن اینجانب یک کلیپ برای بیان این واقعیت دزست کرده ام که در صورت تمایل میتوانید در یو تیوب ببینید

http://uk.youtube.com/watch?v=mNxyZ9dY-yw

به امید آزادی ایران و ایرانیان آزاد منش
شهرام از اسلو

نویسنده: تارخ ۱٣ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: نخستین پیام دهنده
آقای مانی نظر من چطور پاک شده است ؟

نویسنده: رامين ...گل .گلدان@سكه ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: ...
فريب باغبان مخور اي گل
كه آب مي دهد گلاب مي گيرد

نویسنده: مريم ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: شاهزاده
اي بابا راست ميگن ما ايرانيها عجول هستيم هنوز مطلب را نخوانديم و به مغز سخن پي نبرده ايم هوچيگيري مي كنيم! در اين مطلب اتفاقا به شاهزاده پيشنهاد ميشه تو از حرف به عمل در بياد بقيه هم اهل هر عقيده و مرام و مسلك هستند همراهي ات خواهند كرد
بايد: دست در دست هم نهيم به مهر تا كنيم ايران را آزاد

نویسنده: م . تلنگر ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: "در ویرانی تن من ، آبادانی جهانی است."
مرجان خانم سلام

شما کمی عصبانی هستید
مانی نیز همین را می گوید
او بزبان سمبل و سوز
به زبان طنز و منز
مانند یک دلسوز
سخن شما را گسترده
وا نموده هر پرده
و گفته بیایید نباشیم
بزدلی و خود خواهی را بنده
او نیز چون شما می گوید
بیایید "نیت را پاک" کنیم
سینه را از عشق و راستی چاک کنیم
به گوشه ای ننشینیم
اندوه بیکران را ببینیم
شعله ور شویم
فقط
یک مبارز پشت انترنت نباشیم
لازم آمد اگر راه بیفتیم
در به در شویم
در حضیض نمانیم
بیایید که سر شویم
در شب زمان
بسوزیم و اختر شویم
بیایید نباشیم سرودی رسمی
چو شعری حماسی به دفتر شویم
نمانیم در این ماندگاه
مبادا بمانیم بزی گر شویم

اما ناپلئون که تو گفته ای
که حضور ندارد
در صحنه نیست و زور ندارد
استخوانش پوسیده به زیر خاک
نمی نوشد او هر شب دیگر
یه یاد مردم فرانسه حون تاک

مانی باخوش دلی می گوید
اگر هستیم
و از عشق مردم و ایران زمین
نه مستیم
پس چگونه ما هستیم
آیا تاریخ فردا نخواهد گفت
که ما
از خویش گسستیم
و از مسئولیتی بزرگ رستیم
و به هیچ تاریخ پیوستیم؟

پس
اگر در فراز
آییم به پرواز
حتی اگر خون ما بریزند
زما بسیار برخیزند
آنگاه
چون همیشه بهاران شویم
یعنی
ز ماندگاران شویم

او دارد می گوید
بیایید
به یاد آوریم
سخن ماندگاران را،
نغمه ی شیدا هَزاران را،
گل را،
و گلواژه های ماندگار بهاران را

او دارد می گوید
حتی مرگ پایان ما نیست
ماندن پایان است
هیچ کس
از ماندگی طرفی نبست
طَرَف این سخن
فقط شاهزاده نیست
من و تو و خود او نیز هستیم
که رها و جداییم
گرچه هزاران دستیم

او دارد می گوید
زن می خواهم
مرد می خواهم
که در تاریخ
به سخن "مانی" گوش فرا دهد
او که نمی گوید
بیایید
پیوسته
در سد گذشته شنا کنیم
بلکه دارد می گوید
بیایید
برای برداشت نیک
به مزرع نیک گذشته نگاه کنیم
بیایید حاصلی بر گیریم
از خوشه ی تاریخ چنان
که یکسر
خود را جابجا کنیم
و به یاد آوریم
کار و سخن نیک گذشتگان را
گذشتگان خورشید در نهان را
و از جمله به یاد آوریم
سخن "مانی"
آن ماندگار جهان را
که در تاریخ دُر گران سُفت
وقتی که به شاپور ساسانی گفت:

"در ویرانی تن من ، آبادانی چهانی است" 1

این نوشته بی شک احتیاج به دستکاری دارد
گفتم بگذار به همین حال بماند خام ِ این خیال
که در جا ، چون برفی سرخ ، ناگهان راه را
در گردنه ی احساس بسته ، و غریب و در هم
قوج فوج به پیش پا- تر و تازه - نشسته.

1- این سخن نقل قول است از گفتاری در باب
بابی سندز ، از فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی
احسان الله طبری ساروی

نویسنده: فرداد ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: اعلامیه به چه دردی می خورد
از 30 سال قبل تا حالا سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی دههاهزار اعلامیه صادر کرده اند. اما به چه دردی خورده است؟ برای برانداختن این رژیم باید وارد کار عملی شد. شاهزاده رضا پهلوی در 30 سال گذشته کدام اقدام عملی علیه این رژیم انجام داده؟ بهتر نیست به جای دعوا با هم بفکر چاره ای باشیم؟ آقای مانی بطور غیرمستقیم از همه ی ایرانیها و شاید هم از شاهزاده رضا پلهوی که سوگند پادشاهی یاد کرده می خواهد به کار و عمل بپردازند. غیر از این است؟

نویسنده: ali ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: ali
به نشانی های زیر بروید

http://youtube.com/watch?v=msieUA21h8Q&feature=related

نویسنده: باربد ۹ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: مانی
متاسفم براتون آقای مانی شما هيچی از وضعيت شاهزاده نميدونيد ...

http://youtube.com/watch?v=VMK2FzML4W0
http://youtube.com/watch?v=Swh1ixhLfLM&feature=related

شما يعنی نميدونی بيانيه به چه درد ميخوره يااينارو نوشتی که بگی نظری هم داری
فرخزاد خيلی ارزشش از تويی که مثلا ازش دفاع ميکنی بيشتر بود
مرگ بر تمام وطن فروشان

نویسنده: پروين ٨ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: خانم مرجان خانلري
خانم مرجان خانلري نيت يعني چي؟ مثلا مثل علاالدين نيت را پاك كنيم يه فوت در چراغ جادو كنيم و به فرض آرزو كنيم اين سي سال كه بر ايران گذشته خواب باشد بعد بيدار بشويم و ايراني آباد را مشاهده كنيم چون نيت و عقيده مان پاك بوده و دلقك بازي هم نكرديم؟!
چند روزي است كه يك كلمه در ذهن من در آمد و شد است كلمه اي كه در گذشته بيشتر مي شنيديم و خود بخود بدنبالش يه حس زيبا و يك غرور، غرور ملي بهمرا مي آورد و اين كلمه يا از ياد رفته يا به معناي واقعي كلمه كسي ملبس به آن در اين زمان يافت نمي شود و آن كلمه "دلير "است و در نوشتار جناب ماني مي شود گفت جستجو مي كند پس و پيش مي كند دليريهاي را يادآوري مي كند تلنگر مي زند هشدار مي دهد راهگشايي مي كند و به شاهزاده ي خيالي اذعان ميدارد كه بايد از شعار به عمل درآمد هر چند كه بها داشته باشد و غير از اين نخواهد بود
مرجان عزيز اگر گذشته ي خود نشناسيم و حافظه ي تاريخي مان را بيدار نكنيم كورمال كورمال بايد قدم برداشت و از ناكجا آباد سر در آورد
بينا و برنا باشيد

نویسنده: آیدین ٨ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: نظر
اگر ما گذشته مان را خوب نشناسیم و ندانیم کی بودیم و چی بودیم چطوری میتونیم هویتمون رو بازسازی کنیم و جلوی هویت تقلبی اسلامی بایستسم؟ آقای مانی، رضا پهلوی را به خاطر بی عملی اش با زبانی طعنه آمیز مورد انتقاد قرار داده. به نظرم کار خوبی هم کرده برای این که فردا مردم یک آقابالاسر بی عرضه بالای سرشان نداشته باشن. شاید هم اشتباه می کنم ولی نفهمیدم منظور مرجان خانلری از دلقک بازی نیت و عقیده یعنی چی؟ خانم خانلری! اگر تو هم از اونائی نیستی که پشت نام الکی قایم میشن، خوب بیا و بقول خودت این دلقک بازی را رو کن

نویسنده: مرجان خانلری ٨ فروردين ۱٣٨۷
عنوان: آخرین مطلب
سلام اقای مانی عزیز یک پیشنهاد دارم برای پیشرفت باید به جلو رفت و از گذشته درس گرفت نه در گذشته غرق بود و مدام حسرت زمانی که گذشته را خورد با توجه به اینکه اون دوران هم اگر این قدر که میگی شکوه داشت 4 تا عرب موش خور اونطور دمار از مردم در نمیاوردن اما در کل پیشنهاد دارم شاه و شازده مردول کن به فکر کشوری آزاد اباد مستقل باش نمیدونم من تا حالا از یک فرانسوی نشنیدم که بگه اه یاد ناپلئون به خیر بابا شما مثلا روشنفکرید بس کنید دلقک بازی نیت و عقیده را پاک کنید کشور اباد میشه
بعد این بخش نظراتت چقدر ماجرا داره


www.nevisandegan.net