مانی
از چاه به چاله ، از چاله به چاه
تاريخ نگارش : ۴ مرداد ۱٣٨٨

نظرات دیگران


نویسنده: جواد مفرد کهلان ۲۹ شهريور ۱٣٨٨
عنوان: از چاه اندر اندرچاه به چاه و
من عنوان از "چاه به چاله،از چاله به چاه" را با توجه به حاکمیت دولایه سیاسی و فرهنگی استبدادیون و مرتجعین دینی (تنها حزب آزاد سرتاسری با هزاران مسجد و تکایا) در دوران محمدرضا شاه به "از چاه اندرچاه به چاه و از چاه به چاه اندرچاه" تصحیح میکنم.

نویسنده: reza alavi ۱۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: جنگ و جهاد در قرآن»،
مصباح یزدی در کتاب «جنگ و جهاد در قرآن»، مدعی است که خشونت سرشت انسان است. لذا ناچار می باید خشونت را بکار برد. اما چون «ولی امر» کسی است که خدا او را بر می گزیند خشونت مشروع را او است که می تواند بکار برد

نویسنده: reza alavi ۱۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: من اگه خدا بودم
من اگه خدا بودم :هر کسی هم که من رو صدا میزد و میگفت اِی خدا زود بهش میگفتم جانم …عزیز دلم …نه اینکه محل سگ هم نذارم! بنده افریدم باید سرویس بدم دیگه … گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون ! ·
من اگه خدا بودم :همه مسجد ها رو هم جمع میکردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست میکردم ! یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست میکردم که محسن نامجو توش سه تار بزنه بخونه

نویسنده: پرواز ۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: جمهوریت و اسلامیت
عجیب است کسانی که با سکوت دیگران میخواهند به آزادی برسند پر مسلم است که در این دعوت میخواهند به منافع گروهی یا جناحی خودشان برسند و دیگران را دعوت به سکوت می کنند. چرا باید ادیبی شناسنامه دار که چهل سال در حوزه ادبیات و فرهنگ و سیاست از جان مایه گذاشته سکوت کند؟ اتفاقا بهتر است از روشنایی که چنین افرادی بر تاریکها انداخته اند به نفع احسن استفاده شود و بگذاریم همه ی صداها شنیده شوند و با خرد خود انتخابگر باشیم آنها که به سکوت دعوت می کنند کسانی هستند که با قسمتی از نظام مشکل دارند و تصور می کنند جمهوریت و اسلامیت می تواند کنار هم ادامه دهند و با کمی دستکاری قانون اساسی و تعویض مجریان مسئله حل و فصل خواهد شد غافل از اینکه خانه از پای بست ویران است و جمهوریت مدرنیت می طلبد و اسلامیت قوانین ثابت است و این دو مثل آب و روغن می ماند که محل است با هم فاطی شوند و تا زمانی که با هر رنگ و شعار و ژست و کلمه بخواهیم و بگویم و دیکته کنیم که می شود آب در هاون کوبیدن است

نویسنده: پرویز ۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: موی دماغ
حکومت آخوندی دهها جور زبان و دهان تبلیغی دارد. یکی از آنها همین موی دماغ مخالفین رژیم شدن است. امروزه روز مردم ایران چه پیر و چه جوان، چه در داخل و چه در خارج در کار برانداختن حکومت آخوندی هستند. هرکس هم حق دارد راه و روش و افکار خود را با هموطانش در میان بگذارد. مخصوصا آنها که در سی سال گذشته با این حکومت مخالف بوده اند. بجای توصیه به این که کسی در خارج حرف نزند، بهتر است همه حرفها و پیشنهاداتشان را مطرح کنند. مردم هم خودشان الاهم فی الاهم خواهند کرد و راه خود را پیدا خواهند کرد. دعوت از یک شاعر و روشنفکر به سکوت، کار زشتی است که با کار این حکومت و وزارت ارشادش همذات است. بگذاریم هزار گل بشکفد.

نویسنده: ثریا ۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: ماموران جدید سانسور!
مانی عزیز
تعجب آور است که هواداران اسلام ناب محمدی به روشنفکرانی همچون شما توصیه می کنند که خاموش بمانید تا تجربه ی شما و نسل شما به مردم و جوانان منتقل نشود و یکبار دیگر جنبش مردم توسط مدعیان اسلام، رهبری و مصادر شود. خانم نوشین که گویا از روشنگری وحشت دارند، حرفهائی می زنند که قسمتی از مردم در موقع انقلاب ضد شاه می گفتند. هیچ ملتی موفق نمی شود مگر این که تجارب نسلهای قبلی اش را جلوی رویش نداشته باشد. من به شما ادای احترام می کنم و به عنوان یک ایرانی از این که شما آزادانه حرفتان را می زنید خوشحالم و می دانم آنهائی که می خواهند جلوی آزاداندیشی را بگیرند و شماها راوادار به سکوت کنند، اگر جیره خوار این حکومت نباشند، دست کمی هم از آنها ندارند. بهتر است این «خانم» کار خودش را بکند و بفکر این نباشد که شما را به سکوت وادار کند. ما به اندازه ی کافی مامور سانسور داریم. اگر این «خانم» در ایران است که لابد فریاد حسین حسین و الله اکبرش بلند است اما اگر در خارج از کشور است، حرفهایش لابد بیشتر از شخصیت و ذات خودش برخاسته و همه را به کیش خود پنداشته است.
موفق باشید.

نویسنده: Bita Gh ۷ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: بختک اسلام
درود
من با شما موافقم
ولی با توجه به اخباری که از وضعیت بازداشت شدگان می رسد , این افراد را به جرم منافق و کافر بودن شکنجه میکنند و می کشند.پس باید از حربه خودشان به جنگشان رفت...اگر مردم همین الله اکبر ها را هم نگویند که وحشیانه تر از این سرکوب می شوند
در هر حال با سرنگونی جمهوری کثیف اسلامی , این بختک 1400 ساله نیز از کشور ما رخت خواهد بست.

نویسنده: نوشین ۶ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: بگذارید آنها کار خودشان را بکنند
مانی گرامی،
مردم ایران به ویژه جوانها، نسل من ، تو و پدرانمان را پشت سر گذاشته اند. آنها دید روشن تری دارند. بگذارید خود انتخاب کنند که از چه کوره راهی بروند و چگونه رد گم کنند. از غرب نمی توانید برایشان نماد بفرستید .بی تعارف آنها خوب می دانند که در میان خارج نشینها نه بوذرجمهری هست و نه رستمی.
از آنچه که دارند، می خواهند استفاده کنند با همه ی کمبودها.
شما شاعری و احساسات شاعرانه با دور اندیشی سیاسی منافات دارد. در میان میلیونها جوان ایرانی سیاس فراوان است و احتیاج به نسخه ی ما که فقط چشمی به آتش دوخته ایم و از سوختن بی خبریم ندارند. تنها نیاز آنها همدلی است.
باور بفرمائید که اگر همان ها به جای رنگ سبز ، سرخ ، سیاه ، خاکستری و حتی سپید داشتند باز هم بهانه ای پیدا می شد برای اعتراض در ساحل نشستگان. اگر به جای نام موسوی، خاتمی و... هر نام دیگری بود باز هم پرونده ی خطاهای آن شخص را می کشیدید بیرون و خط بطلان بر همه ی تلاشها می کشیدید. اما دوست عزیز هیچ شخصیت سرشناس سیاسی در ایران نخواهید یافت که با این نظام به نحوی کار نکرده باشد. جوانهایمان کارنامه ی آنها را تجربه کرده اند با این حال می دانند و خوب می دانند که بی یاری آنها در این خفقان خواهند مرد.
پس بیائید و به کار آنها کاری نداشته باشید . اگر اشتباهی رخ دهد اطمینان داشته باشید به حساب خود می نویسند نه چون ما که پدرانمان را مسئول دانستیم.
هر کس در این برحه ی غریب با خواست این ملت مخالفت کند به ایران پشت کرده است. آنها در یافته اند که دنیای کنونی نیاز هایشان را می شناسد و به آنها احترام می گذارد. دوست عزیز زمان حال راه آزاده خواهی را در پیش گرفته است که جز این چاره ای ندارد.

نویسنده: پرواز ۶ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: دستمریزاد
درود بر شما مانی بزرگ
ژرف نگری شما قابل تحسین است بله باید به بلندای 30 که از انقلاب سال57 گذشته است با نگرش روشن پیش رفت و خونهای ریخته شده و دردهای کشیده شده به هدر نرود و در جا نزنیم و هدف جنبش را جدایی دین از حکومت بدانیم و ابزار آن را درست بکار ببریم از شعار عربی پرهیز کنیم و بدانیم هر رنگ و شعار و حرکت چه پیامدهایی را میخواهد برساند و کورکورانه از هر چیز تقلید نکنیم یادم می آید سالهای 57 این سوال را ضمن شرکت در تظاهرات ضد شاه داشتم که چرا خمینی که ملا است باید به جای شاه بیاید؟ به ما می گفتن این ظاهر قضیه است و او فرمالیته میاد میره قم و چنین و چنان می شود و همه میخواستن که وحدت کلمه داشته باشیم و حرف نزنیم و همه اش توجه به این داشته باشیم که شاه باید برود خمینی تمام اهداف خود را در کتابش نوشته بود اما کسی به ما نگفت که او چه افکاری داری و ما هم مثل خیلی از جوانان امروز تغییر می خواستیم اما به نوع تغییر توجهی نمی کردیم واقعا باید توجه کرد باز از چاه به چاله نیفتاد
پیروز باشید و دستمریزاد

نویسنده: نسترن ۶ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: همصدا
استاد عزیز، طبق معمول باید بگویم: جانا سخن از زبان ما میگوئی......
با احترام همیشگی : نسترن

نویسنده: یگانه ۶ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: جنبش
با سلام به مانی عزیر
مطلب رو خواندم شما درست می فرمایید ولی در شرایط کنونی ایران باید دیدی بازتر به مسائل کنید و همه جوانب رو در نظر بگیرید در شرایط کنونی امکان هچ نوع حرکتی وجود ندارد و همه سخت زیر نظر هستند حتی اس ام اس ها هم کنترل می شوند پس این صحبت ها از دور خیلی زیباست کاش در ایران و تو این شرایط بودید بعد متوجه می شدید که همین سبز پوشیدن و همین الله اکبر گفتن مردم هم همراه ترس و دلهره هست و یک نوع مبارزه علیه رژیم محسوب می شود.مطلب شما زیبا بود ولی متناسب با شرایط فعلی ایران نبود ایران کنونی به همبستگی بیشتری از شما فریختگان دارد.
ممنونم

نویسنده: یگانه ۶ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: جنبش
با سلام به مانی عزیر
مطلب رو خواندم شما درست می فرمایید ولی در شرایط کنونی ایران باید دیدی بازتر به مسائل کنید و همه جوانب رو در نظر بگیرید در شرایط کنونی امکان هچ نوع حرکتی وجود ندارد و همه سخت زیر نظر هستند حتی اس ام اس ها هم کنترل می شوند پس این صحبت ها از دور خیلی زیباست کاش در ایران و تو این شرایط بودید بعد متوجه می شدید که همین سبز پوشیدن و همین الهه اکبر گفتن مردم هم همراه ترس و دلهره هست و یک نوع مبارزه علیه رژیم!!!
ممنونم

نویسنده: سیروس ۵ مرداد ۱٣٨٨
عنوان: گنداب 1400 ساله
استاد عزیز مانی جان
سخنان شما درست اما ورطه ای که امروز ایرانیان در آن افتاده اند ابزارهایی را می طلبد تا بتوان از بستر آن به دستاوردهای خویش برسند شما در ساحل امنی نشسته اید و گمان میبرید میشود در این حکومت استبدادی آخوندی هر چیزی را گفت و هر نوع مبارزه ای را پیشه کرد سخنان شما درست اما ما از شما انتظار داریم با تامق بیشتری به موقعیت و وضعیت مردم بنگرید و شماها که در ساحل امنید راه برون رفت از منجلاب کنونی و این گنداب 1400 ساله پیشنهاد کنید . ما حتی نمیتوانیم با تلفنهای دستی امان براحتی و بی دلهره شنود صحبت کنیم. از شما بعید است که این سخنان را بزنید شما که استخوانی در مبارزه ترکاند ه اید چرا؟؟


www.nevisandegan.net