|
نظرات دیگران |
|
|
|
| عنوان: سپاس از روشن گری | |
|
با سپاس بسیار از شما جناب آقای رضا فاضلی ما را به خرد گرایی دعوت نمودند و نوشته های آگاهی بخش را خواندیم و از تار و پود اسارت در اوهام در آمدیم با سپاس از شما مطلب به بالاترین ارسال شد http://balatarin.com/permlink/2010/10/22/2230042 |
|
|
|
|
| عنوان: با درود | |
|
درود مرا به بدرودی که در قسمت نظرات برای مقاله ای که در مورد اهورامزدا نوشته ام پذیرا باشید. از ظلم وجور تازیان بر قوم آریائی هر چه گفته شود باز هم کم خواهد بود. به طوری که اگر از همین امروز شروع به دوباره سازی وطنمان کنیم حداقل تا 600 سال کار خواهیم داشت. اما نکته ایکه میخواستم اشاره کرده باشم این بود که همیشه تقصیر را گردن دیگران نهادن و خود را مبرا از هر عیبی دانستن هم کار صحیحی نیست. در آخرین سالهای دوره ساسانیان فساد دربار و فشار آخوند های زرتشتی بر مردم زحمتکش ایرانزمین به حدی بود که ایران از درون پوسیده شده بود و با هر تلنگری (که شانس تازیان پا پتی شد) فرو میریخت.و به هر هنگام صدای مردم میخواست در بیاد با شیادی هر چه تمام تر از کاوه آهنگر دم زده و پرچم کاویانی را به احتضاز در میاوردند و از ضحاک لو لو خور خوره ای ساخته بودند تا مبادا مردم ایران دچارش شوند.باید گفت که آه کاوه آهنگر چه جنایت ها که به نامت مرتکب نشدند.طفلک کاوه آهنگر.... در همین دوره ساسانیان بود که جویها از خون مزدکیان سرشار شد و آسیاب ها با خون آنها به گردش در میامد.در همین دوره ساسانیان بود که مانی پیامبر را کشتند و پوستش را با کاه آکندند و بر دروازه تیسفون آویختند. این موبد موبدان زرتشتی سلمان پارسی بود که از این جنایتها گریخت و به عربستان پناهنده شد تا توسط محمد تازی و یارانش اینهمه خونریزی ایرانی بر علیه ایرانی را جبران کرده باشد.که موفق هم شد.اما ایران و قوم آریائی را با هم در قبرستان تاریخ دفن کرد.بیائید دست در دست هم دوباره ایران را بسازیم وبه قوم آریائی عظمت و شکوه گزشته را برگردانیم. |
|